در اینجا معانی برخی از کلمات و اصطلاحات رایج در ایل باصری را به همراه معانی آن ها ذکر می کنیم
ردیف |
لغات عشایری ایل باصری
|
معانی |
1 | بابو | پدربزرگ
|
2 | مامو
|
مادربزرگ |
3 | اجامور
|
زیرک |
4 | ارغنی
|
گردن کج |
5 | پچل
|
کثیف |
6 | پیناس
|
خسیس |
7 | پاردم سویده
|
دنیا دیده |
8 | بخته
|
الاغ اخته |
9 | پینه
|
وصله |
10 | پسین
|
عصر |
11 | پیلیش
|
ذره ذره |
12 | چالمه
|
دل درد کهنه |
13 | چارچلنگ
|
چهار دست وپا |
14 | جغله
|
پسرک (پسربچه |
15 | حیار
|
کارگر بدون مزد |
16 | چایمون (چاهمون)
|
سرما خوردگی |
17 | حادق
|
بیدار وزرنگ |
18 | قرچیده
|
زخم شده |
19 | شلدرمه
|
باران تند |
خواهشمندم اگر می شود کتابی به نام “فرهنگ گویش باصری” درست کنید زیرا بسیاری از واژگان نیاکانمان همانند “پیناس” در این گویش به جای مانده است.
درود
کلاژ نیش گزنده ای که موجب درد بسیار
کنسک همعنی پیناس
چت choot و یا خچ به قسمت هفتم شکل شاخه )کنگ( درخت میگویند
تل =تمبیل
غار=شکفت
کلید =کلیل
شانه =چلک
مقعد =مغاد
فوری=چپری
زشت=آلشت
انگشت =نازو کلیچ
زنبور سرخ =بنچ
دهان =کپ
قسمت بینی تا چانه =پوز
به انبوه زیادی چیز یا انسان در مکانی که اطرافشان خالی باشد=گوروم
خربزه نرسیده =کرکو
هوس کردن چیزی=آرمه
بلندی=تال
سکونتگاه =بورد یا یورد
آدمی که صورتش سیاه و بقیه بدن سفید باشه بهش میگن چولوس که نام گیاه هم هست
کله فر =بنژ آدمی که کله فر بهم ریخته داره کوروت یا کرنجال
آدم موزی =مارمیزک
زیر بقل =چلchek
حوله=قدیمه
گریختن =گوروخت
حیات خونه =اووشه
حاشیه =کمهcamme
لای بین =کرker
گلی که زیر پا ندارد =خوم
ریگ =بسک
کفش =ارسی لچه
ناز=ناژ
پستان =گلون
دوقلو =جمبل
زمینی که پایین دست زمین بالا دست باشه چم
خاک =خل
ظرف=دل dol
گر زمانی که بچه ایراد چیزی میگیرد ger گر مویی که تنک شده gar
پاشنه =گندره
بزرگ =گپ گت goot
دل =کم
ناف =گلون
چانه =چنه چکه
شایعه =چو
برفی انباشت شده که آفتاب میخورد و نور انعکاس میدهد =برچ
چیزی را که نمیدانی =چم