زندگی عشایری یکی از راه های رونق صنعت گردشگری
هر چندکه مظاهر تکنولوژی از بکر بودن زندگی عشایری کاسته است و آن را تحت تاثیر قرار داده است،اما همچنان کوچ نشینان بسیاری از سنتها و ارزشهای اصیل ایرانی را حفظ کرده اند
در دامنه كوههاي سرسبز و دشت هاي پهناور كوچ نشينان عشاير ,طبيعت را زندگي مي كنند. طبيعت روح نواز دشت و كوهستان به همراه تصویری هفت رنگ از چادرهای سفید که مردانی در آن اتراق کرده اند و زنانی زیبا با دامنهای پرچین و رنگارنگ,در اطراف آنها مشغول به كار و فعاليت هستند, دل بیننده را به مهمانی رنگها می برد .طبیعت سرسبز، گوسفندان ایل و بزغاله های زیبای نورسیده آنها را در دامن خود می پرورد و نوای زنگوله های این موجودات به همراهی صدای خلخال پاهای زنان عشایر سمفونی کوچ ایل را با هم می نوازند.
آنها با طبيت يكي مي شوند و در مسير باد قدم مي گذارند.اين زندگي بي دغدغه اما هميشه با آسودگي همراه نيست و گه گاه طبيت دلش براي تنهايي تنگ مي شود و به حضور عشاير اعتراض مي كند.طوفان و سيل و آتش سوزي وخشكسالي تنها چند نمونه از مشكلاتي است كه در زندگي مدرن امروز عشاير را تهديد مي كند.در هر حال زندگی عشایری با تمام تلخ و شیرینش با تمام مصایب و مواهبش، هنوز در گوشه و کنار این مرز و بوم در جریان است و نفس مي كشد .
هر چندکه مظاهر تکنولوژی از بکر بودن زندگی عشایری کاسته است و آن را تحت تاثیر قرار داده است،اما همچنان کوچ نشینان بسیاری از سنتها و ارزشهای اصیل ایرانی را حفظ کرده اند و دیدنیهای زندگی عشایر کشور می تواند جذابیتهای بسیاری برای گردشگران داخلی و خارجی داشته باشد و به صنعت توریسم کشور کمک کند هر چند که تا کنون اقدامات مناسب در این زمینه از سوی سازمان گردشگری صورت نگرفته است.
نگاهي اجملالي به مشكلات زندگي كوچ نشيني
كوچ نشيني كهن ترين شيوه زيست بشر است كه پا برجا بودن آن تا عصرر حاضر از بزرگترين جاذبه هاي اين شيوه معيشت است و همين شيوه خاص زندگي سبب شده است كه زندگي ايلات و عشاير براي حاضران در عصر تكنولوزي و كامپيوتر ديدني و بكر به نظر برسد و توجه بسيار ي از مردم خسته از زندگي ماشيني را جلب كند.
زندگي در دل طبيعت همانقدر كه آرامش بخش و روح نواز است , با مشكلات و سختيهاي بسيار همراه است.از بلاياي طبيعي مانند طوفان و سيل و آتش سوزي كه بگذريم مشكلات اقتصادي و آموزشي و بهداشتي بسياري زندگي عشاير را سخت مي كند. بطور كلی در مناطق عشایری و در درجه بعد در مناطق روستایی، بعد خانوار- میانگین تعداد افراد در یك خانواده- از مناطق شهری بسیار بالا تر است. در حال حاضر فرزندان خانواده های شهری به ویژه شهر های بزرگ دو و سه نفر و حداكثر 4 نفر ولی در مناطق روستایی حداقل 4 نفر (4 تا 7 نفر) و در مناطق عشایری 5 تا 9 نفر( گاهی 10 نفر) می باشد.
به علت بهبود نسبی سطح بهداشت در مناطق عشایری جمعیت این مناطق به سرعت افزایش می یابد، و با توجه به جو دلالی در عرصه خرید و فروش دام مقدار زیادی از در آمد دامداران عشایری ( روستایی) به جیب چوبداران و دلالان دام در مناطق شهری و در كشتار گاه ها میرود.
از طرف دیگر در استانهای با جمعیت غالب عشایری- روستایی( مانند استانهای لرستان، ایلام، سیستان و بلوچستان و…..) تولیدات صنعتی و كشاورزی بعلت نبود بنگاه های تولیدی كشاورزی و صنعتی بسیار در سطح نازلی می باشد. بنابراین جمعیت سر ریز شده به ویژه جمعیت جوان عمدتا بیكار می باشند و در بهترین حالت از جیب خانواده می خورند.علاوه بر اينها مسائل و مشكلات مربوط به مراتع , زمان و نحوه كوچ ,موانع دامداري و دامپروري ونيازمنديهاي رفاهي و اجتماعي زندگي عشاير را متلاطم مي كند.
خشكسالي خطري است كه از همه بيشتر عشاير را تهديد مي كند و باعث مي شود دلالان دام سود بيشتر و بيشتر به جيب بزنند.از طرفي نداشتن محل مناسب براي تحصيل فرزندان و كمبود معلم كه با زندگي كوچ نشيني سازگار باشد هم از مشكلات ديگر زندگي عشايري است.با اين همه و با وجودتمام مشكلات اين نوع زندگي در كشورمان همچنان به حيات خود ادامه مي دهد و سعي بر غلبه بر مشكلات دارد.
گردشگري و كوچ نشينان