خانه / فرهنگی / نوستالژی ایل باصری

نوستالژی ایل باصری

نوستالژی به سبک عشایر باصری

قدیما یادت میااا….

گَپ تَفال می زدن ریچال می گفتن بچه ها
مانم هی می خندیدیم به گَپاشون یادت میا

لَنـتَری می گفتن وهِرهِر وکِرکِر خندشون
تا او وقت نشنفته بودیم خودمون یادت میاد

پسر مهد مراداسمشه هِشتن مهدعلی
چوبـشی سربرید وداد نذرمون یادت میا

ایشوم بارکرداومدیم تارسیدیم بغل سیاه
گلبسِ وحیدرقلی شدعیش شون یادت میا

دومبولوکچی اومدوساز نقاره شدبه راه
دوروز ودوشُو،همه مون شادمون یادت میا

مردهاترکه بازی وزن هامی رقصیدن رِقِس
تومون قری دخترهاخو رنگاشون یادت میا

هرزنی صدرنگ لباساش بودومژگان چارقدش
مردایم شلوار نوخو گیوه شون یادت میا

دیدن قوم وخویشا ،خاله ودایی،توعروسی
بابو ومامو وعمه وعمو مون،یادت میا

گاه گمون عروس اوردن بردنش خونه ی خِدِر
ایراد ماه بس برای پای اندازون، یادت میا

توقولی کُرسوزجلوی پای عروس قربونی شد
گلیم وجاجیم رنگی،حجله شون یادت میا

شُوشد وعروسی تموم شد .همه رفتن خونه شون
عمه یه ننه نگه داشت خونمون،

یادت میا

شاعر؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایل باصری

درباره ی علیرضا عزیزی

همچنین ببینید

ایل باصری (11)

خوابگاه صنایع دست بافت عشایری

خوابگاه صنایع دست بافت عشایری نقشه ناظم

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *