خانه / فرهنگی / تاخدای گل شیرین روی حاجی خان را سیاه کند که پسر زاییدن دست خداست نه شیرین !!!!

تاخدای گل شیرین روی حاجی خان را سیاه کند که پسر زاییدن دست خداست نه شیرین !!!!

تاخدای گل شیرین روی حاجی خان را سیاه کند که پسر زاییدن دست خداست نه شیرین !!!!

روایتی  از کتاب لاله دلداغ ایل به قلم علی نقی مختاری

خاله گلشیرین زنی آرام ، بلند قد، با صورتی عنبرین بود که گونه ای برجسته اش زیبایی خاصی به سیمایش بخشیده بود، او از لحظ قد و بالا از سمنبر خیلی بلند قدتر و از لحاظ جثه نیز تقریبا دو برابر او بود از لحظ زیبایی نیز چیزی از سمنبر کم نداشت ، ولی چون پنج شکم پیاپی ،دختر زاییده بود، ((حاجی خان)) بر سرش هویی جوان و بسیار زیبا آورده بود که سمنبر نام داشت او میان دختران شش گانه ی گلشیرین ، ((گلنار)) سبزه رو بود . ((دختربس)) سفید رو بود ((لقا)) که دختره سبزه رویی بود  . (گل بس ) و گل آخر نیز هر دو  سبزه رو بودند فقط (( امان باس)) بعد از ازدواج سمنبر با  حاجی خان متولد شده بود که او هم دختر سفید رویی بود تنها پسرش (( محمد صادق)) که افراد خانواده  او را (( صادق)) ولی ((خاله گلشیرین )) ، (( مه صادق)) صدایش می زد نیز سفید رو بود بعد از اینکه (0 حاجی خان)) با سمنبر ازدواج می کند ، ((خاله گلشیرین )) هم حامله می شود و بعد از پنج شکم  دختر آوردن ، شش ماه بعد از تولد امیر علی ( امیرئلی ) ، صادق را به دنیا می آورد به قول خودش که همیشه می گفت :

تا خدای گلشیرین روی حاجی خان را به چار خط سیاه کنه ! تا او بدونه دختر و پسر زاییدن دس خدایه نه دس شیرین !!(منتشر شده در باصری آنلاین)

لاله دل داغ ایل علی نقی مختاری

IMG-20150320-WA0000

ایل باصری
ایل باصری

 

درباره ی علیرضا عزیزی

همچنین ببینید

ایل باصری (11)

خوابگاه صنایع دست بافت عشایری

خوابگاه صنایع دست بافت عشایری نقشه ناظم

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *